بورس آماده آخرین جرقه
تاریخ انتشار: ۲۰ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۹۲۱۴۱۹
حسن حسیننیا در دنیای اقتصاد نوشت: هفته دوم اسفند که با رشد ارزش معاملات و رشد نماگرهای بورس همراه بود، بهزعم بسیاری از فعالان بازار چرخش روند منفی بورس را استارت زد. پس از هفتهها افت ارزش معاملات بازار سرمایه که نشاندهنده رخوت و خروج نقدینگی از بورس بود روزهای کاری هفته مذکور را میتوان متفاوت از هفتههای قبل دید؛ در چنین شرایطی بررسی علل این برگشت میتواند برای بازار سرمایه اولویت داشتهباشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عملکرد بازارگردانها و بهرهگیری از معاملات الگوریتمی با دستورالعمل فعلی که با انتقاد جدی فعالان بازار همراه بود و از دید معاملهگران بورسی به ابزاری برای کنترل قیمتی و نوسانات محدود تبدیل شدهبود، در اولویت برنامههای مدیر جدید واحد نظارت سازمان قرارگرفت و با این اقدام پالسهای اولیه مثبت برای بورسیها صادر شد. اما آنچه پروسه معاملات پر حجم در هفته مذکور را استارت زد، اخبار و گزارشهای منتشر شده از ایرانخودرو بود که در کنفرانس اطلاعرسانی، امیدواریها به تغییرات و اتفاقات خوب در این شرکت را افزایش داد.
قیمتگذاری دستوری که به پاشنه آشیل و اهرم زیانسازی شرکتهای بزرگ خودرویی بدلشده بهعنوان نمادی از دخالتهای دولت شناخته میشود و اصطلاح سوءمدیریتی که از نگاه تحلیلگران و فعالان بازار سرمایه شرکتهای با پتانسیل بالای سودآوری را به عرصه عدمکارآیی کشانده و تغییر رویکرد دولت در آن را نشانهای از تحول احتمالی در دیدگاه دولت نسبت به تولید میدانند. با توضیحات مدیریت مجموعه صنعتی ایرانخودرو درباره بررسی مجوز افزایش سرمایه زود هنگام از محل تجدیدارزیابی داراییها در جلسه آتی سران قوا و همچنین اقدامات و برنامهریزیهای صورتگرفته جهت خروج از تولید محصولات با زیان و نوید عدمخروج نماد مذکور از تابلوی معاملات بورس، تقاضای نسبتا قوی در نماد این شرکت روی تابلو شکلگرفت که البته به واسطه نگاه لیدرمحوری در فضای فعلی بورس و حساسیتها نسبت به روند این نماد شاهد تسری جو افزایش تقاضا به سایر نمادها نیز بودیم. صنعت مهم دیگری که در ماههای اخیر با چالش تغییر قیمتی در محصولات مواجهشده و اصلاح قیمتی قابلتوجهی را تجربهکرده، صنعت پالایشگاهی است.
در روزهای اخیر شایعات تایید نشده مختلفی از اصلاح دستورالعمل قیمتی محصولات پالایشی شنیده میشود که منجر به نوسانات این گروه شده و البته تا زمان صدور رسمی اصلاحیه نمیتوان نسبت به تاثیر آن اظهارنظر کرد. موضوع دیگر به سیاستهای پولی و اقدامات بانکمرکزی معطوف بود.
با اجراییشدن انتشار گواهیسپرده خاص ۳۰ درصد، عملا موجی از ناامیدی در بورس شکلگرفت که با این نرخ سود، تامین مالی برای شرکتهای بزرگ و تولیدی بورسی را امری دشوار میپندارد و در عینحال جذابیت سرمایهگذاری در بورس را نیز کاهش میدهد و با اظهارات متناقض وزیر اقتصاد و رئیسکل بانکمرکزی مبنیبر محدود بودن در برابر تداوم انتشار در زمان لازم، سردرگمی در بین فعالان بازار افزایش یافت و حتی خروج سنگین نقدینگی از صندوقهای درآمد ثابت نیز بیشتر شد.
آنچه که باعث شد این استراتژی بانکمرکزی بیشتر مورد نقد قرار گیرد، انتشار شفافسازی از سوی بانکها بود که در آن بهصورت تلویحی بر عدمجذب نقدینگی جدید برای این گواهیسپردهها تاکید شدهبود و در واقع تبدیل سپردههای قدیمی به جدید با نرخ سود بیشتر را تایید میکرد که معنی دقیق آن افزایش هزینههای بانکها خواهد بود.
مورد دیگر تغییرات نرخ دلار در بازار آزاد بود که البته وزیر اقتصاد و رئیسکل بانکمرکزی بر عدماهمیت و غیر رسمیبودن آن تاکید داشتند. به هر حال از تفاوت قیمتی سنگین بین نرخ دلار نیمایی و آزاد از سوی فعالان بازار بهعنوان درایوری برای افزایش سود شرکتها در آینده یاد میشود که عامل اقبالنسبی به بازار نیز شده است. همزمان با این اتفاقات در بازار دلار آزاد، بانکمرکزی نیز اقدام به پیشفروش ربع سکه طلا کرده که البته با فاصله قیمتی محدود نسبت به حاشیه بازار انجام میشود.
به هر ترتیب آنچه اخیرا تحتعنوان افزایش ارزش معاملات مشاهده شد متاثر از برآیند اتفاقهایی است که بهنظر میرسد با توانایی ایجاد یک موج روندی پرقدرت فاصله دارد؛ چون جریان ورود نقدینگی سنگین از منابع خارج از بورس تا این لحظه رؤیتنشده و در عینحال اخبار کلیدی که توانایی ایجاد یک شوک مثبت را داشته باشد هنوز بهصورت رسمی اعلام نشدهاست. تجربههای مشابه گذشته نشانداده که در موارد اینچنینی که بازار سرمایه در فاز عطش برای یک مشوق یا خبر بنیادین قوی قرار دارد، تاخیر در ارائه عامل یاد شده منجر به شکلگیری روند فرسایشی میشود و ناامیدی از تغییرات بنیادین مثبت منجر به تکرار فاز خروج نقدینگی از بازار با شیب تند میشود.
نزدیکی به پایان سال و استراتژیهای فعالان بازار در روزهای قبل از تعطیلات نیز میتواند از حجم و ارزش معاملات بکاهد، هر چند آنچه امسال مشاهده کردیم همبستگی معناداری با روندهای تاریخی در سالهای قبل نداشته، ولی احتمال پر خبر بودن روزهای باقیمانده تا پایان سال نیز میتواند گزینههای متعددی را پیشروی بازار قرار دهد.
دوره مدیریتی آقای عشقی نیز در هفته اخیر به پایان میرسد و تغییر یا عدمتغییر مدیر سازمان بورس نیز میتواند حاوی نکات مهمی برای جامعه بورسی باشد. دوره ۳۰ ماههای که با انتقادات جدی مواجه بوده و فعالان بازار نسبت بهعملکرد ایشان نقدهای گستردهای دارند، پس میتوان انتظار داشت همچنان روزهای باقیمانده تا پایان سال با اتفاقات جالبی همراه باشد.
بهطور خلاصه در روزهای پیشرو اخبار پیرامون صنعت خودرو اهمیت بسزایی در بازار خواهد داشت و در صورت صدور مجوز کاهش فاصله زمانی بهرهمندی از معافیت مالیاتی افزایش سرمایه از محل تجدیدارزیابی داراییها، میتوان شاهد ورود جریان نقدینگی قدرتمند بود؛ در عینحال توجه به اتفاقات و سیاستگذاریهای حوزه بازار پول نیز ضرورت بیشتری دارد، بهویژه با توجه به تاکید چند هفته پیش رئیسکل بانکمرکزی مبنیبر اعلام اخبار خوب در آینده که میتوانند محرک موتور بازار سرمایه باشند.
صعود شاخصکل به محدوده بالای ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار واحدی میتواند شرایط لازم جهت رونق بورس در فروردین ۱۴۰۳ را مهیا سازد. قرار گرفتن P/E بازار در محدوده کف چند ساله اخیر و همچنین افت ارزش دلاری بازار سرمایه با وجود ورود شرکتهای جدید به بازار میتواند بورس را بهعنوان بازاری عقبافتاده از تورم و دارای حباب منفی به سرمایهگذاران معرفی کند و ارائه یک مشوق عملیاتی برای بازار سرمایه، جرقه یک رشد قابلتوجه را خواهد زد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: بورس بازار سرمایه قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل بازار سرمایه ارزش معاملات فعالان بازار بانک مرکزی شرکت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۹۲۱۴۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بورس و مرکز مبادله؛ ۲ نهاد با شرح وظایف کاملا متفاوت
امتداد - مرکز مبادله بورس نیست و صرفا بستری برای انجام تعهدات و وظایف بانک مرکزی در حوزه ارز و طلا است.
به گزارش پایگاه خبری امتداد ، از سالیان گذشته و در نبود یک مرکز برای انجام معاملات ارز و طلا، شاهد مرجعیت بازارهای غیررسمی در تعیین نرخ ارز، طلا و سکه طلا بودهایم. در مواقع افزایش ریسکهای سیاسی و اخبار منفی، دلالان تلاش جدی میکردند که با پررنگ کردن اخبار منفی و شایعهپراکنی، نرخ ارز را به سطوح بالا افزایش دهند؛ در مواردی با انجام چند معامله خرد و کمحجم و به صورت مصنوعی، نرخ ارز در یک روز، هزار تا دو هزار تومان افزایش مییافت و اخبار این رشد قیمتی با شدت بیشتری به بازار مخابره میشد. این رشدهای مصنوعی از آنجا اهمیت داشت که با رشد قیمت ارز، همه فعالان اقتصادی و عموم مردم نگران شده و معاملات انواع کالاها متوقف یا با افزایش قیمتهای قابل توجه انجام میشد و همین امر، انتظارات تورمی را افزایش میداد. برای مقابله با اثرات سوء چنین چرخه ویرانگری، بانک مرکزی بهعنوان متولی و سیاستگذار نظام پولی و ارزی کشور و با هدف مدیریت عرضه و تقاضای واقعی در بازار ارز، اقدام به تاسیس و راهاندازی مرکز مبادله ارز و طلای ایران در سال ۱۴۰۱ کرد. این مرکز محلی برای انجام معاملات ارز، طلا و ابزارهای مبتنی بر آنهاست، ایجاد بستری برای انجام معاملات ارز در قوانین و مقررات بالادستی نیز مورد تاکید قرار گرفته است. به همین منظور، قانون بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، ابلاغیِ سال ۱۴۰۲ کمک به حفظ و ارتقای ارزش پول ملی را از اهداف پنجگانه بانک مرکزی به حساب آورده است که خرید و فروش طلا و ارز با هدف مدیریت بازار و حفظ ارزش ذخایر بینالمللی کشور و ایجاد و توسعه بازارهای متشکل ارز و رمزپولهای مجاز از اختیارات این نهاد جهت نیل به هدف حفظ ارزش پول ملی عنوان شده است.
نهادسازی برای انجام معاملات ارز و طلا کجا باید انجام شود؟
در همین رابطه مرجعیت رسمی قیمت در بازار ارز و طلا، نهادسازی برای انجام معاملات ارز و طلا در شبکه رسمی و تحت نظارت بانک مرکزی، ابزارسازی در بازارهای ارز و طلا در شبکه رسمی و تحت نظارت بانک مرکزی و تامین حداکثری نیازهای واقعی ارز را میتوان از کارکردهای مرکز مبادله ارز و طلای ایران به حساب آورد. شاید در نگاه اول، مرکز مبادله ارز و طلای ایران شباهت بالایی به بورسهای کشور مانند بورس اوراق بهادار تهران، بورس کالای ایران یا بورس انرژی ایران، داشته باشد، با این حال بررسی فرایندهای معاملاتی این مرکز و اهداف ایجاد آن نشان میدهد که این مرکز دارای ماهیتی متفاوت با بورسهای معمول است. اصلیترین کارکرد بورس تامین منابع مالی جهت انجام پروژههای بلندمدت در اقتصاد یک کشور است که در نیل به این هدف از مهمترین ابزار خود یعنی ایجاد جذابیت برای انجام معاملات توسط سرمایهگذاران و سفتهبازان بهره میبرد. این بدان معناست که امکان تامین مالی در بورسها در شرایطی که امکان انجام انواع معاملات سرمایهگذارانه و سفتهبازانه برای عموم مردم و فعالان اقتصادی فراهم نباشد، وجود ندارد. ولی مرکز مبادله ارز و طلای ایران با هدف تامین ارز و طلای کافی برای پاسخگویی به نیازهای واقعی شکل گرفته است که این هدف ناشی از اهمیت بالای تامین ارز برای تداوم تولیدات صنایع مختلف و همچنین اهمیت بالای تامین ارز کافی و بهموقع در واردات کالاهای اساسی و سرمایهای در اقتصاد کشور است و در پیگیری این موضوع، توجه به نیازهای سرمایهگذارانه و سفتهبازانه نسبت به ارز و طلا برای بانک مرکزی دارای اهمیت نیست.
تفاوت اوراق بورسی و اوراق ارزی؛ وظایف بورس و بانک مرکزی چیست؟
بنابراین هیچ یک از اهداف، ابزارهای قابل معامله و فرایندهای معاملاتی مرکز مبادله ایران به اهداف و کارکردها و فرایندهای معاملاتی بورسها شباهت ندارد. از طرفی ماهیت معاملات بورس و کارکردهای این نهاد دارای همبستگی بالایی با مشارکت عموم مردم در خرید و فروش انواع اوراق بهادار است، بهگونهای که افزایش مشارکت عموم مردم در معاملات بورسها متضمن بهبود کارایی فرایندهای بورس در تامین مالی و سرمایهگذاری خواهد بود که همین موضوع سبب ایجاد نظام حقوقی مجزا همچون قانون بازار اوراق بهادار و قانون توسعه ابزارها و نهادهای مالی جدید شده است. این درحالی است که ماهیت معاملات ارز و طلا در مرکز مبادله ایران، پاسخگویی به نیازهای رسمی و قانونی ارز و طلا در کشور با هدف تامین کافی ارز برای واردات کالاهای موردنیاز کشور بوده و در پاسخگویی به نیازهای واقعی ارزی کشور است، مثلا وقتی در مرکز مبادله ایران اوراق مرابحه ارزی در سال ۱۴۰۲ منتشر شد به ظاهر این ذهنیت بوجود آمد که اوراق بورسی منتشر شده است، در حالی که این اوراق اولا مبتنی بر دارایی دلاری بود و ثانیا به اصطلاح بازار اولیه بود که بازار ثانویه هم ندارد. توجه کنیم که در بورس صرفا دارایی ریالی، قابل عرضه و معامله است و بهطور خودکار هر اوراق ارزی ذیل مدیریت بانک مرکزی قرار میگیرد.
در حوزه طلا هم مرکز مبادله ارز و طلای ایران که از اواخر سال ۱۴۰۲ مکانیسم فروش طلای رفع تعهد ارزی صادرکنندگان را آغاز کرده است، صرفا طلایی را که صادرکنندگان کالاها و خدمات برای رفع تعهد ارزی وارد کشور کرده اند در یک بستر شفاف و کارآمد به فروش میرساند و از جهت شکلی و ماهوی کاملا متفاوت از مکانیسمهای بورسی است.
عرضه طلا در بورس و مرکز مبادله ارز و طلای ایران متفاوت است؟
در حراج شمش طلای مرکز مبادله صرفا قطعات یک کیلوگرمی شمش طلا به حراج گذاشته میشود در حالی که در جایی مثل صندوقهای طلای بورس کالا اوراق مبتنی بر یکدهم گرم طلا داد و ستد میشود؛ همچنین در حراج شمش طلای مرکز مبادله، خریداران هم صرفا قطعات یک کیلوگرمی خرید میکنند. مرکز مبادله بورس نیست و صرفا بستری است برای انجام تعهدات و وظایف بانک مرکزی در حوزه ارز و طلا و محلی است که بخشهای واقعی عرضهکننده و تقاضاکننده ارز و طلا در یک مکانیسم شفاف به مبادله میپردازند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.